ابزار وبمستر

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
داستان جن
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  لوگوی دوستان
 
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 6
کل بازدید : 481752
کل یادداشتها ها : 36

نوشته شده در تاریخ 92/4/21 ساعت 4:17 ع توسط حسین شمخالی


یکی از فامیل های ما تعریف می کرد:
در ساعت 2 شب به سمت یکی از روستا های طالقان در حال رفتن با ماشین بودیم. کنار جاده در یکی از دره هایی که تا روستا فاصله زیادی داشت سه دختر حدود 12 و 13 ساله با شال قرمز و لباس هم رنگ و شلوار لی آبی کنار هم ایستاده بودند که تکان نمی خوردند.
با ماشین از کنار آنها رد شدیم و کمی جلوتر ایستادیم و برگشتیم ببینیم آنها کی هستند که در ساعت2 شب اینجا هستند یکی از ما می گفت آنها اجنه هستند با ذکر صلوات و قرآن و... به سمت آنها رفتند دیدند آن سه دختر در حال رفتن به بالای کوه هستند! و مدتی بعد در تاریکی ناپدید شدند!!!
این داستان رو یکی از اقوام ما که خودش شاهد دیدن آن سه دختر بوده برای ما تعریف کرده و واقعیت دارد.








طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ